معنی فارسی over-mighty

B2

قدرت یا نفوذی که بسیار فراتر از آنچه که مطلوب یا مناسب است می‌باشد.

Having power or influence that is excessive or unrestrained.

example
معنی(example):

یک حاکم قدرتمند بیش از حد می‌تواند منجر به ستم شود.

مثال:

An over-mighty ruler can lead to oppression.

معنی(example):

نفوذ بیش از حد شرکت نگرانی‌هایی ایجاد کرد.

مثال:

The over-mighty influence of the corporation raised concerns.

معنی فارسی کلمه over-mighty

: معنی over-mighty به فارسی

قدرت یا نفوذی که بسیار فراتر از آنچه که مطلوب یا مناسب است می‌باشد.