معنی فارسی overageness

B1

حالت یا ویژگی سن زیاد و تجربه.

The quality of being excessively aged.

example
معنی(example):

سن زیاد آنها در تجربه‌شان مشهود بود.

مثال:

Their overageness was evident in their experience.

معنی(example):

سن زیاد گاهی می‌تواند حکمت و بینش بیاورد.

مثال:

Overageness can sometimes bring wisdom and perspective.

معنی فارسی کلمه overageness

: معنی overageness به فارسی

حالت یا ویژگی سن زیاد و تجربه.