معنی فارسی overborn

C1

بیش از حد ساخته شده یا آفریده شده، معمولاً به معنای بیش از حد بزرگ یا پیچیده.

Excessively created or generated, often leading to complexity.

example
معنی(example):

ایده‌های بیش از حد در کتاب فهمیدنش دشوار بود.

مثال:

The overborn ideas in the book were difficult to understand.

معنی(example):

شخصیت بیش از حد او اغلب دیگران را تحت تاثیر قرار می‌داد.

مثال:

His overborn personality often overwhelmed those around him.

معنی فارسی کلمه overborn

:

بیش از حد ساخته شده یا آفریده شده، معمولاً به معنای بیش از حد بزرگ یا پیچیده.