معنی فارسی overbounteous

C2

خوشبختانه و به طرز فوق‌العاده‌ای فراوان، به ویژه در مورد منابع یا نعمت‌ها.

Excessively generous or abundant, especially concerning resources or gifts.

example
معنی(example):

محصولات امسال بیش از حد فراوان بودند و بازارها را پر کردند.

مثال:

The harvest was overbounteous this year, filling the markets.

معنی(example):

سخاوت بیش از حد او همه را در مهمانی شگفت زده کرد.

مثال:

His overbounteous generosity surprised everyone at the party.

معنی فارسی کلمه overbounteous

:

خوشبختانه و به طرز فوق‌العاده‌ای فراوان، به ویژه در مورد منابع یا نعمت‌ها.