معنی فارسی overbrilliancy

B1

درخشندگی بیش از حد، به شدت و وضوح غیرطبیعی دلالت دارد، به ویژه در مورد نور یا رنگ.

The quality of being excessively bright or shining, especially in a noticeable manner.

example
معنی(example):

درخشندگی بیش از حد ستاره‌ها در آسمان شب صاف مشهود بود.

مثال:

The overbrilliancy of the stars was evident in the clear night sky.

معنی(example):

دانشمندان به مطالعه درخشندگی بیش از حد اجسام آسمانی مختلف می‌پردازند.

مثال:

Scientists study the overbrilliancy of various celestial bodies.

معنی فارسی کلمه overbrilliancy

:

درخشندگی بیش از حد، به شدت و وضوح غیرطبیعی دلالت دارد، به ویژه در مورد نور یا رنگ.