معنی فارسی overburned

B1

بیش از حد سوخته، اشاره به حالتی دارد که چیزی تحت حرارت شدید قرار گرفته و خراب شده است.

Burned beyond an acceptable level.

example
معنی(example):

لبه‌های بیش از حد سوخته کاغذ باعث شد که دیگر قابل استفاده نباشد.

مثال:

The overburned edges of the paper made it unusable.

معنی(example):

او وقتی گوشت خود را برش زد متوجه شد که بیش از حد سوخته است.

مثال:

He realized his steak was overburned when he cut into it.

معنی فارسی کلمه overburned

:

بیش از حد سوخته، اشاره به حالتی دارد که چیزی تحت حرارت شدید قرار گرفته و خراب شده است.