معنی فارسی overclimb

B1

بیش از حد بالا رفتن، بالا رفتن از جایی بیشتر از میزان شناخته شده و ایمن.

To ascend beyond the necessary or safe limits; to climb excessively.

example
معنی(example):

بیش از حد بالا رفتن از کوه به معنی پذیرش خطرات غیرضروری است.

مثال:

To overclimb a mountain is to take unnecessary risks.

معنی(example):

او تصمیم گرفت بیشتر از حد بالا برود، علیرغم هشدارها.

مثال:

He decided to overclimb the cliff, despite the warnings.

معنی فارسی کلمه overclimb

: معنی overclimb به فارسی

بیش از حد بالا رفتن، بالا رفتن از جایی بیشتر از میزان شناخته شده و ایمن.