معنی فارسی overconservative
B1محافظهکار بیشازحد، به فردی اطلاق میشود که از تغییر و نوآوری دوری میکند و به ارزشها و باورهای سنتی چسبیده است.
Characterized by an excessive tendency to favor traditional methods or ideologies.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بیشازحد محافظهکار بودن میتواند به فرصتهای رشد محدودیت ایجاد کند.
مثال:
Being overconservative can limit opportunities for growth.
معنی(example):
دیدگاههای بیشازحد محافظهکار او معمولاً با دیدگاههای مدرن تضاد دارد.
مثال:
His overconservative views often clash with modern perspectives.
معنی فارسی کلمه overconservative
:
محافظهکار بیشازحد، به فردی اطلاق میشود که از تغییر و نوآوری دوری میکند و به ارزشها و باورهای سنتی چسبیده است.