معنی فارسی overconservativeness
B1محافظهکاری بیشازحد، اشاره به تمایل مفرط به حفظ روشهای سنتی و جلوگیری از تغییرات یا نوآوریها دارد.
An excessive tendency towards conservative behavior and thinking.
- NOUN
example
معنی(example):
محافظهکاری بیشازحد او مانع از این میشود که چیزهای جدید را امتحان کند.
مثال:
Her overconservativeness prevents her from trying new things.
معنی(example):
محافظهکاری بیشازحد در تصمیمگیری میتواند خلاقیت را خفه کند.
مثال:
Overconservativeness in decision-making can stifle creativity.
معنی فارسی کلمه overconservativeness
:
محافظهکاری بیشازحد، اشاره به تمایل مفرط به حفظ روشهای سنتی و جلوگیری از تغییرات یا نوآوریها دارد.