معنی فارسی overconsiderately

B1

به طور بیش از حد ملاحظه‌کارانه، به این صورت که فرد به نیازها و احساسات دیگران به طور افراطی توجه کند.

In an excessively considerate manner.

example
معنی(example):

او در برنامه‌ریزی رویداد با ملاحظه بیش از حد عمل کرد.

مثال:

He acted overconsiderately when planning the event.

معنی(example):

او با ملاحظه بیش از حد با همه رفتار می‌کند و اطمینان حاصل می‌کند که هیچ‌کس احساس کنار گذاشته شدن نکند.

مثال:

She treats everyone overconsiderately, making sure no one feels left out.

معنی فارسی کلمه overconsiderately

: معنی overconsiderately به فارسی

به طور بیش از حد ملاحظه‌کارانه، به این صورت که فرد به نیازها و احساسات دیگران به طور افراطی توجه کند.