معنی فارسی overcool
B1به طور افراطی و به طور غیر طبیعی باحال یا جذاب به نظر رسیدن، که ممکن است اثر معکوس داشته باشد.
To appear excessively cool or trendy, often in a way that comes across as forced.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او سعی کرد در مهمانی خیلی خود را باحال نشان دهد.
مثال:
He tried too hard to be overcool at the party.
معنی(example):
تلاشهای او برای اینکه باحال باشد، غالباً مصنوعی به نظر میرسید.
مثال:
Her attempts to be overcool often felt forced.
معنی فارسی کلمه overcool
:
به طور افراطی و به طور غیر طبیعی باحال یا جذاب به نظر رسیدن، که ممکن است اثر معکوس داشته باشد.