معنی فارسی overcoolness

B1

حالت یا ویژگی بیش از حد سرد بودن.

The quality or state of being excessively cool or indifferent.

example
معنی(example):

سردی بیش از حد او باعث شد تا ارتباط برقرار کردن با او دشوار شود.

مثال:

Her overcoolness made it hard to connect with her.

معنی(example):

سردی بیش از حد اتاق باعث شد که همه احساس راحتی نکنند.

مثال:

The overcoolness of the room made everyone feel uncomfortable.

معنی فارسی کلمه overcoolness

: معنی overcoolness به فارسی

حالت یا ویژگی بیش از حد سرد بودن.