معنی فارسی overcools

B1

عملی که در آن چیزی بیش از حد سرد می‌شود.

Cools something excessively.

example
معنی(example):

اگر دستگاه کنترل نشود، منطقه را بیش از حد سرد می‌کند.

مثال:

The device overcools the area if not monitored.

معنی(example):

او عادت دارد نوشیدنی‌هایش را با یخ بیش از حد سرد کند.

مثال:

He tends to overcools his drinks with too much ice.

معنی فارسی کلمه overcools

: معنی overcools به فارسی

عملی که در آن چیزی بیش از حد سرد می‌شود.