معنی فارسی overcopiously

B1

بیش از حد در حجم یا مقدار، به ویژه در نوشتار یا گفتار

In an excessive or abundant manner, particularly in writing or speaking

example
معنی(example):

او بیش از حد نوشت و صفحات را با جزئیات غیرضروری پر کرد.

مثال:

She wrote overcopiously, filling pages with unnecessary details.

معنی(example):

توضیحات او بیش از حد بود و دنبال کردن آن دشوار بود.

مثال:

His explanations were overcopious, making it hard to follow.

معنی فارسی کلمه overcopiously

: معنی overcopiously به فارسی

بیش از حد در حجم یا مقدار، به ویژه در نوشتار یا گفتار