معنی فارسی overcorrection

B1

عمل یا حالت تصحیح بیش از حد که ممکن است تأثیرات منفی به دنبال داشته باشد

The act or state of correcting something excessively, potentially leading to negative effects

example
معنی(example):

تصحیح بیش از حد متن او لحن کلی آن را تغییر داد.

مثال:

Her overcorrection of the text changed its overall tone.

معنی(example):

تصحیح بیش از حد در گفتار او باعث شد که آن غیرطبیعی به نظر برسد.

مثال:

The overcorrection in his speech made it sound unnatural.

معنی فارسی کلمه overcorrection

: معنی overcorrection به فارسی

عمل یا حالت تصحیح بیش از حد که ممکن است تأثیرات منفی به دنبال داشته باشد