معنی فارسی overcow
B1پر کردن یا تزئین یک مکان یا چیزی به طوری که بیش از حد یک فضا را اشغال کند.
To excessively adorn or fill a space with objects or decorations.
- VERB
example
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند که انبار را با دکوراسیونهای بیشتری پر کنند.
مثال:
They decided to overcow the barn with more decorations.
معنی(example):
ما وقتی میخواهیم رویدادها به یاد ماندنی باشند، معمولاً آنها را بیشتر از حد تزئین میکنیم.
مثال:
We tend to overcow events when we want them to be memorable.
معنی فارسی کلمه overcow
:پر کردن یا تزئین یک مکان یا چیزی به طوری که بیش از حد یک فضا را اشغال کند.