معنی فارسی overcovetousness
B2طمع بیش از حد یا رغبت بیش از حد به داشتن چیزهای دیگران و چیزهایی که ممکن است نه به شما تعلق داشته باشد، معمولاً منجر به احساس ناراحتی یا تنهایی میشود.
An excessive desire to possess something, often leading to negative consequences.
- NOUN
example
معنی(example):
حس بیش از حد طمع او باعث شد تا تصمیمات بدی بگیرد.
مثال:
His overcovetousness led him to make poor choices.
معنی(example):
طمع بیش از حد میتواند دوستیها و روابط را خراب کند.
مثال:
Overcovetousness can ruin friendships and relationships.
معنی فارسی کلمه overcovetousness
:طمع بیش از حد یا رغبت بیش از حد به داشتن چیزهای دیگران و چیزهایی که ممکن است نه به شما تعلق داشته باشد، معمولاً منجر به احساس ناراحتی یا تنهایی میشود.