معنی فارسی overcry
B2زاری یا گریه کردن بیش از حد، به ویژه در شرایطی که ممکن است مناسب نباشد.
An excessive outburst of crying, often inappropriate in context.
- VERB
example
معنی(example):
زاری بیش از حد او در طول فیلم باعث آزار تماشاگران شد.
مثال:
Her overcry during the movie disturbed the audience.
معنی(example):
او گاهی اوقات وقتی تحت فشار است بیش از حد زاری میکند.
مثال:
He sometimes tends to overcry when he's stressed.
معنی فارسی کلمه overcry
:زاری یا گریه کردن بیش از حد، به ویژه در شرایطی که ممکن است مناسب نباشد.