معنی فارسی overcuriosity
B1کنجکاوی بیش از حد، حالتی از کنجکاوی است که می‌تواند منجر به رفتارهای غیرعادی یا ناخواسته شود.
An excessive or excessive desire to know or learn about something.
- NOUN
example
معنی(example):
کنجکاوی زیاد او غالباً منجر به این می‌شود که سؤال‌های زیادی بپرسد.
مثال:
Her overcuriosity often led her to ask too many questions.
معنی(example):
کنجکاوی زیاد کودک او را وادار می‌کرد تا هر گوشه از خانه را جستجو کند.
مثال:
The child's overcuriosity made him explore every corner of the house.
معنی فارسی کلمه overcuriosity
:کنجکاوی بیش از حد، حالتی از کنجکاوی است که می‌تواند منجر به رفتارهای غیرعادی یا ناخواسته شود.
