معنی فارسی overdates
B1پیش از موعد و بیمورد، زمانی که تاریخ انقضا یا مهلت مقرر فراتر از آنچه لازم است، باشد.
Dates that are beyond what is considered current or acceptable.
- noun
noun
معنی(noun):
A coin in which one date is superimposed over traces of another (due to reuse of a die)
example
معنی(example):
تاریخهای انقضای بیش از حد روی برچسبهای غذا میتواند منجر به تلف شدن شود.
مثال:
The overdates on the food labels can lead to waste.
معنی(example):
او مجبور شد جلسهاش را به دلیل تاریخهای انقضا تغییر دهد.
مثال:
He had to reschedule his meeting due to the overdates.
معنی فارسی کلمه overdates
:
پیش از موعد و بیمورد، زمانی که تاریخ انقضا یا مهلت مقرر فراتر از آنچه لازم است، باشد.