معنی فارسی overdazzle

B1

به معنای ایجاد احساس شگفتی یا تحت تأثیر قرار دادن به طرز افراطی و غیرطبیعی.

To impress or stun someone excessively, often in an overwhelming manner.

example
معنی(example):

این اجرا به گونه‌ای طراحی شده بود تا تماشاگران را شگفت‌زده کند.

مثال:

The performance was designed to overdazzle the audience.

معنی(example):

آرایش او برای شگفت‌زده کردن حضار در مراسم بود.

مثال:

Her makeup was intended to overdazzle the event attendees.

معنی فارسی کلمه overdazzle

:

به معنای ایجاد احساس شگفتی یا تحت تأثیر قرار دادن به طرز افراطی و غیرطبیعی.