معنی فارسی overdebilitate

B1

تقویت و ضعیف کردن بیش از حد، به ویژه در زمینه سلامتی.

To weaken excessively, particularly in a health-related context.

example
معنی(example):

این بیماری شروع به ضعیف کردن بیش از حد او کرد و انجام کارهای روزانه را دشوار ساخت.

مثال:

The illness began to overdebilitate her, making daily tasks difficult.

معنی(example):

او پس از هفته‌ها مبارزه با آنفولانزا احساس ضعف شدید کرد.

مثال:

He felt overdebilitated after weeks of battling the flu.

معنی فارسی کلمه overdebilitate

:

تقویت و ضعیف کردن بیش از حد، به ویژه در زمینه سلامتی.