معنی فارسی overdevoutness
B1حالت یا ویژگی وابستگی بیش از حد به اعتقادات یا دین، که ممکن است بر تعاملات اجتماعی تاثیر منفی بگذارد.
The quality of being excessively devoted to religious faith or beliefs, often impacting social interactions.
- NOUN
example
معنی(example):
وابستگی بیش از حد او گاهی او را از دوستانش دور میکند.
مثال:
Her overdevoutness sometimes alienates her from friends.
معنی(example):
وابستگی بیش از حد برخی افراد میتواند در بحثها چالشبرانگیز باشد.
مثال:
The overdevoutness of some individuals can be challenging to manage in discussions.
معنی فارسی کلمه overdevoutness
:
حالت یا ویژگی وابستگی بیش از حد به اعتقادات یا دین، که ممکن است بر تعاملات اجتماعی تاثیر منفی بگذارد.