معنی فارسی overdiffuse

B1

پخش شدن بیش از حد نور یا مفهوم، که باعث از بین رفتن وضوح می‌شود.

To spread or disseminate excessively, resulting in a loss of clarity or definition.

example
معنی(example):

نور بیش از حد پخش شده بود و جزئیات را سخت می‌توانستیم ببینیم.

مثال:

The light was overdiffused, making the details hard to see.

معنی(example):

او تمایل دارد پیامش را بیش از حد پخش کند و وضوحش را از دست بدهد.

مثال:

He tends to overdiffuse his message, losing clarity.

معنی فارسی کلمه overdiffuse

: معنی overdiffuse به فارسی

پخش شدن بیش از حد نور یا مفهوم، که باعث از بین رفتن وضوح می‌شود.