معنی فارسی overdyer
B1شخصی که رنگ را بیش از حد استفاده میکند، که میتواند به نتیجه مورد انتظار نرسد.
A person who applies excessive dye, often leading to unintended results.
- NOUN
example
معنی(example):
رنگکننده بیش از حد رنگ زیادی اضافه کرد و رنگ پارچه را خراب کرد.
مثال:
The overdyer added too much dye, ruining the fabric's color.
معنی(example):
یک رنگکننده بیش از حد گاهی میتواند نتایج غیرمنتظرهای در کارش ایجاد کند.
مثال:
An overdyer can sometimes create unexpected results in their work.
معنی فارسی کلمه overdyer
:
شخصی که رنگ را بیش از حد استفاده میکند، که میتواند به نتیجه مورد انتظار نرسد.