معنی فارسی overdignifiedness
B1حالت بسیار معتبر و بزرگ، به حالتی اشاره دارد که در آن احساس میشود که ارزش و منزلت به طور غیرطبیعی افزایش یافته است.
The quality of being excessively dignified or formal.
- NOUN
example
معنی(example):
بزرگی و اعتبار بیش از حد این رویداد در لباسهای رسمی مشهود بود.
مثال:
The overdignifiedness of the event was evident in the formal attire.
معنی(example):
بیش از حد اعتبار و بزرگی میتواند فضایی سخت و خشک ایجاد کند.
مثال:
Too much overdignifiedness can create a rigid atmosphere.
معنی فارسی کلمه overdignifiedness
:
حالت بسیار معتبر و بزرگ، به حالتی اشاره دارد که در آن احساس میشود که ارزش و منزلت به طور غیرطبیعی افزایش یافته است.