معنی فارسی overdiligent
B1بیش از حد دقیق، فردی که در کارها یا مطالعات خود بسیار وسواس دارد.
Characterized by excessive diligence, often to the point of being overly meticulous.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او معمولاً به عنوان یک دانشآموز بیش از حد دقیق توصیف میشود.
مثال:
He is often described as an overdiligent student.
معنی(example):
بیش از حد دقیق بودن میتواند گاهی خلاقیت را مختل کند.
مثال:
Being overdiligent can sometimes hinder creativity.
معنی فارسی کلمه overdiligent
:
بیش از حد دقیق، فردی که در کارها یا مطالعات خود بسیار وسواس دارد.