معنی فارسی overdilation
B1گشادشدگی بیش از حد، شرایطی که در آن یک عضو یا بافت به طور غیر طبیعی متسع میشود.
The state of being excessively dilated, particularly in a medical or physiological context.
- NOUN
example
معنی(example):
این روش پزشکی باعث گشادشدگی بیش از حد عروق خونی بیمار شد.
مثال:
The medical procedure caused an overdilation of the patient's blood vessels.
معنی(example):
گشادشدگی بیش از حد میتواند اگر تحت نظر نباشد، به مشکلات جدی سلامتی منجر شود.
مثال:
Overdilation can lead to serious health issues if not monitored.
معنی فارسی کلمه overdilation
:
گشادشدگی بیش از حد، شرایطی که در آن یک عضو یا بافت به طور غیر طبیعی متسع میشود.