معنی فارسی overdilating
B1عمل گشاد کردن یا رقیق کردن چیزی به حدی که ممکن است منجر به مشکلات یا نتایج نامطلوب شود.
The process of excessively diluting or enlarging something, often resulting in negative outcomes.
- VERB
example
معنی(example):
گشاد کردن بیش از حد محلول میتواند به نتایج نادرست منجر شود.
مثال:
Overdilating the solution can lead to inaccurate results.
معنی(example):
او در حال گشاد کردن بیش از حد تمریناتش بود تا انعطافپذیری را افزایش دهد.
مثال:
He was overdilating his exercises to improve flexibility.
معنی فارسی کلمه overdilating
:
عمل گشاد کردن یا رقیق کردن چیزی به حدی که ممکن است منجر به مشکلات یا نتایج نامطلوب شود.