معنی فارسی overdogmatic

C1

ویژگی یا خصوصیتی که در آن فرد نظرهای خود را به شدت به دیگران تحمیل می‌کند و باز بودن برای نظرات دیگران را انکار می‌کند.

Excessively adhering to dogma, often without considering other viewpoints.

example
معنی(example):

نظرات بسیار دگماتیک او بسیاری از دوستانش را بیگانه کرد.

مثال:

His overdogmatic views alienated many of his friends.

معنی(example):

داگماتیک بودن بیش از حد می‌تواند از بحث‌ها و مباحثات باز جلوگیری کند.

مثال:

Being overdogmatic can prevent open discussions and debates.

معنی فارسی کلمه overdogmatic

: معنی overdogmatic به فارسی

ویژگی یا خصوصیتی که در آن فرد نظرهای خود را به شدت به دیگران تحمیل می‌کند و باز بودن برای نظرات دیگران را انکار می‌کند.