معنی فارسی overdomesticated
B1بیش از حد اهلی شده به وضعیتی اشاره دارد که حیوانات یا افراد نتوانند به خوبی با شرایط طبیعی یا چالشهای جدید روبرو شوند.
Describing animals or individuals that have been excessively tamed to the point of struggling in natural settings.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
حیوانات خانگی بیش از حد اهلی شده به سختی میتوانستند در فضای باز بقا پیدا کنند.
مثال:
The overdomesticated pets struggled to survive outdoors.
معنی(example):
سبک زندگی بیش از حد اهلیاش او را برای چالشها آماده نکرده بود.
مثال:
His overdomesticated lifestyle made him ill-prepared for challenges.
معنی فارسی کلمه overdomesticated
:
بیش از حد اهلی شده به وضعیتی اشاره دارد که حیوانات یا افراد نتوانند به خوبی با شرایط طبیعی یا چالشهای جدید روبرو شوند.