معنی فارسی overdomesticating
B1اهلی کردن بیش از حد فرآیند کنترلی است که در آن رفتارهای طبیعی و غریزی موجودات به طور غیرطبیعی تغییر مییابد.
The process of excessively taming or domesticating species, often affecting their natural behaviors.
- VERB
example
معنی(example):
آنها در حال اهلی کردن بیش از حد گونههای جدید برای مالکیت به عنوان حیوان خانگی هستند.
مثال:
They are overdomesticating the new species for pet ownership.
معنی(example):
اهلی کردن بیش از حد میتواند منجر به از دست دادن رفتارهای طبیعی شود.
مثال:
Overdomesticating could result in a loss of natural behaviors.
معنی فارسی کلمه overdomesticating
:
اهلی کردن بیش از حد فرآیند کنترلی است که در آن رفتارهای طبیعی و غریزی موجودات به طور غیرطبیعی تغییر مییابد.