معنی فارسی overdominance

B1

سلطه بیش از حد به وضعیت یا روندی اشاره دارد که در آن یک ویژگی خاص بر دیگر ویژگی‌ها غالب می‌شود.

The condition where one trait or characteristic is excessively predominant over others, affecting diversity and stability.

example
معنی(example):

افراط در سلطه در پرورش می‌تواند منجر به کاهش تنوع ژنتیکی شود.

مثال:

Overdominance in breeding can lead to reduced genetic diversity.

معنی(example):

سلطه بیش از حد برخی ویژگی‌ها می‌تواند تعادل یک اکوسیستم را مختل کند.

مثال:

The overdominance of certain traits can destabilize an ecosystem.

معنی فارسی کلمه overdominance

: معنی overdominance به فارسی

سلطه بیش از حد به وضعیت یا روندی اشاره دارد که در آن یک ویژگی خاص بر دیگر ویژگی‌ها غالب می‌شود.