معنی فارسی overfling
B1به معنای پرت کردن یا انداختن چیزی به طور غیرطبیعی زیاد.
To throw or toss something with excessive force or enthusiasm.
- VERB
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت که کت خود را بیش از حد پرت کند وقتی که خیلی گرم شد.
مثال:
He decided to overfling his jacket when he got too warm.
معنی(example):
او معمولاً اشیای خود را وقتی عجله دارد بیش از حد پرت میکند.
مثال:
She tends to overfling her belongings when she’s in a hurry.
معنی فارسی کلمه overfling
:
به معنای پرت کردن یا انداختن چیزی به طور غیرطبیعی زیاد.