معنی فارسی overforce
B1بیش از حد فشار آوردن یا تحمیل کردن، به معنای زورآوری بیهوده است.
To exert excessive force or pressure.
- VERB
example
معنی(example):
او سعی کرد در را بیش از حد فشار دهد، اما تکان نخورد.
مثال:
He tried to overforce the door, but it wouldn’t budge.
معنی(example):
شما نباید نظرات خود را بیش از حد بر دیگران تحمیل کنید.
مثال:
You should not overforce your opinions on others.
معنی فارسی کلمه overforce
:
بیش از حد فشار آوردن یا تحمیل کردن، به معنای زورآوری بیهوده است.