معنی فارسی overforwardly

B1

به طور بیش از حد جلو افتاده، به نوعی رفتار یا گفتاری اشاره دارد که بدون احتیاط یا ملاحظه ارائه می‌شود.

In a manner that is excessively forward or presumptuous.

example
معنی(example):

او در طول جلسه به طور بیش از حد جلو افتاده صحبت کرد.

مثال:

She spoke overforwardly during the meeting.

معنی(example):

پرداختن به مسائل به صورت بیش از حد جلو افتاده می‌تواند به سوء تفاهم‌ها منجر شود.

مثال:

Addressing issues overforwardly can lead to misunderstandings.

معنی فارسی کلمه overforwardly

: معنی overforwardly به فارسی

به طور بیش از حد جلو افتاده، به نوعی رفتار یا گفتاری اشاره دارد که بدون احتیاط یا ملاحظه ارائه می‌شود.