معنی فارسی overfrugally
B1به صورت افراطی صرفهجویی کردن، اشاره به عمل رفتاری که در آن فرد به شکل غیرمنطقی و زیاد به صرفهجویی میپردازد.
In an excessively frugal manner, often leading to extreme cost-cutting behaviors.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به صورت افراطی بر روی خرید مواد غذایی صرفهجویی میکند.
مثال:
He spends overfrugally on his groceries.
معنی(example):
او به صورت افراطی زندگی میکرد و تمام تجملات را حذف کرده بود.
مثال:
She lived overfrugally, cutting out all luxuries.
معنی فارسی کلمه overfrugally
:
به صورت افراطی صرفهجویی کردن، اشاره به عمل رفتاری که در آن فرد به شکل غیرمنطقی و زیاد به صرفهجویی میپردازد.