معنی فارسی overfruitfully

B1

به شیوه‌ای که به طور غیرمعمول یا بیش از حد میوه بدهد یا تولید کند.

In a manner yielding more fruit than normal; producing abundantly.

example
معنی(example):

او به‌طور پرباری درباره موفقیت باغ‌اش صحبت کرد.

مثال:

She spoke overfruitfully about her garden's success.

معنی(example):

گیاهان در هوای ایده‌آل به‌طور پرباری رشد کردند.

مثال:

The plants grew overfruitfully in the perfect weather.

معنی فارسی کلمه overfruitfully

: معنی overfruitfully به فارسی

به شیوه‌ای که به طور غیرمعمول یا بیش از حد میوه بدهد یا تولید کند.