معنی فارسی overglancing

B1

نگاه کردن سریع، به معنای نگاهی گذرا و غیر عمیق به چیزی است.

The act of looking briefly or superficially.

example
معنی(example):

نگاه سریع به سند برای درک کامل آن کافی نبود.

مثال:

Overglancing at the document was not enough to understand it fully.

معنی(example):

او در طول سخنرانی به طور سریع به یادداشت‌هایش نگاه می‌کرد.

مثال:

He was overglancing at his notes during the lecture.

معنی فارسی کلمه overglancing

: معنی overglancing به فارسی

نگاه کردن سریع، به معنای نگاهی گذرا و غیر عمیق به چیزی است.