معنی فارسی overgloomy
B1به شدت غمگین یا ناامید.
Excessively gloomy; having an overly bleak perspective.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جو بسیار غمگین باعث شد همه احساس ناراحتی کنند.
مثال:
The overgloomy atmosphere made everyone feel down.
معنی(example):
نگاه بسیار غمگین او به زندگی معمولاً دوستانش را نگران میکرد.
مثال:
His overgloomy outlook on life often worried his friends.
معنی فارسی کلمه overgloomy
:
به شدت غمگین یا ناامید.