معنی فارسی overgloominess
B1حالت بسیار غمگین یا ناامیدکننده.
The state of being excessively gloomy.
- NOUN
example
معنی(example):
تاریکی شدید اتاق آن را غیرقابل دعوت میکرد.
مثال:
The overgloominess of the room made it uninviting.
معنی(example):
غم شدیدی که او داشت به نظر میرسید فضای مهمانی را خراب میکند.
مثال:
Her overgloominess seemed to dampen the mood of the party.
معنی فارسی کلمه overgloominess
:
حالت بسیار غمگین یا ناامیدکننده.