معنی فارسی overhalf
B1بیش از نیمی، به معنای قسمتی از چیزی که بیشتر از نیمی از آن است.
More than half of a quantity.
- OTHER
example
معنی(example):
در جلسه ما، بیش از نیمی از موضوعات دستور کار را بررسی کردیم.
مثال:
In our meeting, we discussed over half the topics on the agenda.
معنی(example):
او بیش از نیمی از کتاب را در یک شب تمام کرد.
مثال:
She completed over half of the book in one night.
معنی فارسی کلمه overhalf
:
بیش از نیمی، به معنای قسمتی از چیزی که بیشتر از نیمی از آن است.