معنی فارسی overhandicap
B1ایجاد موانع اضافی، به معنای اینکه قوانین یا مقررات به گونهای هستند که به شدت مانع پیشرفت یا رقابت میشوند.
To impose excessive limitations or difficulties on someone or something.
- VERB
example
معنی(example):
قوانین به عنوان مانع بسیار برای برخی از بازیکنان دیده شد.
مثال:
The regulations were seen as overhandicapping certain players.
معنی(example):
او احساس میکرد که قوانین برای رقابت مانع زیادی ایجاد کردهاند.
مثال:
He felt that the rules were overhandicapping the competition.
معنی فارسی کلمه overhandicap
:
ایجاد موانع اضافی، به معنای اینکه قوانین یا مقررات به گونهای هستند که به شدت مانع پیشرفت یا رقابت میشوند.