معنی فارسی overidolatrous
B2زیادهروی در عبادت یا عشق به چیزی یا کسی.
Excessively idolizing someone or something.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نگرشهای زیادهروی او نسبت به سلبریتیها نگرانکننده بود.
مثال:
His overidolatrous views on celebrities were concerning.
معنی(example):
طبیعت زیادهروی در طرفداری میتواند به انتظارات غیر واقعی منجر شود.
مثال:
The overidolatrous nature of fandom can lead to unrealistic expectations.
معنی فارسی کلمه overidolatrous
:
زیادهروی در عبادت یا عشق به چیزی یا کسی.