معنی فارسی overinclines

B1

گرایش بیش از حد به سمت یک نظر یا برداشت خاص.

Tending excessively toward a particular viewpoint or reaction.

example
معنی(example):

او به سمت منفی‌نگری تمایل بیش از حد دارد که بر روحیه‌اش روزانه تأثیر می‌گذارد.

مثال:

She overinclines towards negativity, which affects her mood daily.

معنی(example):

استدلال‌های او اغلب تمایل بیش از حد به هراس دارند تا عقلانیت.

مثال:

His arguments often overincline towards alarmism rather than rationality.

معنی فارسی کلمه overinclines

: معنی overinclines به فارسی

گرایش بیش از حد به سمت یک نظر یا برداشت خاص.