معنی فارسی overinclining
B1تمایل بیش از حد و مداوم به سمت یک خط فکری یا رفتار خاص.
Excessively tending or leaning in a particular direction or toward a specific thought.
- VERB
example
معنی(example):
گرایش بیش از حد معمولاً به فرآیندهای تصمیمگیری ضعیف منجر میشود.
مثال:
Overinclining will often lead to poor decision-making processes.
معنی(example):
او با تمرکز بیش از حد بر جنبههای منفی، تمایل بیش از حد دارد.
مثال:
He is overinclining by focusing too much on the negatives.
معنی فارسی کلمه overinclining
:
تمایل بیش از حد و مداوم به سمت یک خط فکری یا رفتار خاص.