معنی فارسی overinfluential

C1

شخص یا عاملی که تأثیر بیش از حدی بر دیگران دارد.

A person or factor that exerts excessive influence over others.

example
معنی(example):

عوامل اووراینفلیوئنت در زندگی‌اش تصمیمات او را شکل دادند.

مثال:

The overinfluential factors in her life shaped her decisions.

معنی(example):

برخی از افراد در زمینه‌های خود به عنوان اووراینفلیوئنت تلقی می‌شوند.

مثال:

Some individuals are seen as overinfluential in their fields.

معنی فارسی کلمه overinfluential

: معنی overinfluential به فارسی

شخص یا عاملی که تأثیر بیش از حدی بر دیگران دارد.