معنی فارسی overintellectualized
B2بیش از حد فکری شدن، به حالت یا وضعیتی اشاره دارد که در آن یک ایده یا پاسخ به طور غیرضروری پیچیده و دشوار توضیح داده شده است.
Describing something that has been analyzed or explained in a way that is overly intellectual and unclear.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پاسخ بیش از حد فکری بسیاری را در مورد نقطه اصلی گیج کرد.
مثال:
The overintellectualized response left many confused about the main point.
معنی(example):
منتقدان استدلال کردند که این نظریه بیش از حد فکری بوده و از واقعیت جدا شده است.
مثال:
Critics argued that the theory was overintellectualized and disconnected from reality.
معنی فارسی کلمه overintellectualized
:
بیش از حد فکری شدن، به حالت یا وضعیتی اشاره دارد که در آن یک ایده یا پاسخ به طور غیرضروری پیچیده و دشوار توضیح داده شده است.