معنی فارسی overintellectually

B1

به طرز بیش از حد فکری، به طور نامناسب و غیر ضروری با تحلیل و تفکر زیاد به موضوعات نزدیک شدن.

In a manner that applies excessive intellect or reasoning to a subject, often complicating rather than simplifying.

example
معنی(example):

او به طرز بیش از حد فکری به مسائل نزدیک می‌شود و آن‌ها را پیچیده‌تر از آنچه که باید می‌کند.

مثال:

She approaches problems overintellectually, making them more complicated than they need to be.

معنی(example):

مقالات او که به طرز بیش از حد فکری نوشته شده بودند برای خواننده معمولی دشوار بود.

مثال:

His overintellectually styled articles were hard for the average reader to understand.

معنی فارسی کلمه overintellectually

: معنی overintellectually به فارسی

به طرز بیش از حد فکری، به طور نامناسب و غیر ضروری با تحلیل و تفکر زیاد به موضوعات نزدیک شدن.