معنی فارسی overinvolving
B1دخالت بیش از حد، به معنای ورود ناخواسته یا نابهجا در مسائل یا زندگی دیگران است.
Involving oneself excessively in the matters or affairs of others.
- VERB
example
معنی(example):
معلم به نحوی بیش از حد در مسائل شخصی دانشآموزان دخالت میکند.
مثال:
The teacher is overinvolving herself with the students' personal issues.
معنی(example):
او متوجه شد که دخالت بیش از حد به دوستیهایش آسیب میزند.
مثال:
He realized that overinvolving was harming his friendships.
معنی فارسی کلمه overinvolving
:
دخالت بیش از حد، به معنای ورود ناخواسته یا نابهجا در مسائل یا زندگی دیگران است.